گر جان به جز تو خواهد از خویش برکنیمش
ور چرخ سرکش آید بر همدگر زنیمش
گر رخت خویش خواهد ما رخت او دهیمش
ور قلعهها درآید ویرانهها کنیمش
گر این جهان چو جانست ما جان جان جانیم
ور این فلک سر آمد ما چشم روشنیمش
بیخ درخت خاکست وین چرخ شاخ و برگش
عالم درخت زیتون ما همچو روغنیمش
چون عشق شمس تبریز آهن ربای باشد
ما بر طریق خدمت مانند آهنیمش
چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن...
ما را در سایت چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5amirhoseinadavoodid بازدید : 3 تاريخ : دوشنبه 17 ارديبهشت 1403 ساعت: 18:41